سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آبی تر از آنیم که بیرنگ بمیریم...

یکشنبه 87 اردیبهشت 1 ساعت 10:34 عصر
<

«از دستنوشته های شهید محمد عبدی»
ای شهدا برخیزید گویی اینجا همه چیز تمام شده است و انگار نسل جهاد دیده دیروز به خط پایان رسیده است . اگر سراغمان نیایید و کلامی و حرفی به زبان نیاورید ما هم کم کم باورمان می شود که همه چیز تمام شده است .باورمان میشود که دیگر ردپایی از شما پیش رویمان نیست باورمان میشود که ما هم دیگر باید با صد پرستیژ و آنکارد و محاسن و تیپ اداری و خلاصه همه چیزمان مثل آدم شود . اگر شما حرفی نزنید باورمان خواهد شد که امام جلوی چشممانجرعه جرعه جام زهر را نوشید و همگی گفتیم الحمدلله جنگ خانمانسوز تمام شد ای شهدا که جوانمردی در ذائقه شما بود لحظاتی از خلوت بهشت فارغ شوید و زخم ترکش ها را فراموش کنید  و از ما دلجویی نمایید . بعد از شما لباس خاکیمان را از تن در آوردند،اجازه نداریم مثل آنروزها بگوییم التماس دعاآموختند  که چگونه بخوانیم و بنویسیم ؟!... ای شهدا آنچه دنیای بی شما و بی امام را قابل تحمل نموده وجود خامنه ای عزیز است. ای خوش انصافها اینجا دیگر بلدوزرهای جهادگران بی سنگر که خاکریزهای صداقت و درستی را بنا میکردند خاموش شده است اینجا فانوسها خاموش شده است اینجا خیانت به رفیق قاموس فرصت طلبان  و رسیدن به جاه و مقام به بهای خاموشی عزت 
نفس است ای شــــهدا  اینجا  دیگر از عروج  خبـــری نیست و همه از برای فنا شدن دست و پا میزنند دستهای ناپاک بهم گره خورده تا بر نسل جوان امروزی روح بی اعتقادی و دنیا زدگی را جریان دهد دنیای غرب  بر دلها  مثل هوس می کوبد و در این روزگار مدم پر فتنه ای نیز هستند که با زبان دین مراد دنیا و مسند و بقا بر قدرت خویش میطلبند و از تکه تکه شدن پیکرها نردبان صعود می سازند . اگر در برابر مظالمشان کلام حق بگویی در مسلخگاه هوا و هوسشان قربانی می شوی و خلاصه اینجا بازار هزار رنگ بی مهره هاست اینجا ساکنینش به جرم بی وفایی محکومند آری شهدا برای همین است که دلمان تنگ شماست از قول ما به امام بگویید قرار ما این نبود دیگر از شما گفتن از چند شب خاطره  فراتر نمیرود .بسیجی بودن به همان چند قطره چکانی فلج اطفال خلاصه می شودگریه و حسرت در فراق شما به جهالت و هواس پرتی  یاد میشود ای شهدا به دادمان برسید ! اینجا ماندن سخت است در قنوتمان دلتنگی شماست و در سجده هایمان بی تابی فراقتان  و در رکوع هایمان خمیدگی  دوری از شهادت است ای شهدا سکوت غربتمان دردناکترین دردی است که تاب تحمل را از وجودمان زدوده است ما هرگز به چنین صلح سبزی فکر نمی کردیم و تنها میدانهای سرخ اندیشه مان بود و اینک در قبیله رد از همه کس ما بازمانده ترینیم . به بی شهادتی ریاضت تدریجی مرگ را منتظریم و در تب و تاب وصل به شما لحظه شماریم و اگر این نباشیم باید آنقدر بی تفاوت شویم که همه چیزمان را یک شبه فراموش کنیم تا ما هم به نوایی برسیم و از راهکارهای تملق و چابلوسی با فراموش تفکر امام خادمین درگاه مصلحت اندیشان شویم ای شهدا ما در روزگار فقر محبت، نگاهمان  لبریز از یاد و التماس به شماست اگر خوب گوش کنید خواهید دانست که دل شکسته ی ما بهترین آوازی است که در فراغتان شب و روز می نوازد ای شهدا ما برای شما صبر میکنیم ولو با فنا و فراموشی جان ای شهدایی که در وقت خلوت و جلوت انس یافته اید بر دلهای پر رنج ما برآورید خداحافظ ای شهدا ! ای گلبرگهای خونین شلمچه! ای لبهای سوخته ی فکه! ای گلو های تشنه! ای تشنه های فرات شهادت ! خداحافظ شما رفتید و ما ماندیم و راه ناتمام...

                         «اللهم الرزقنا توفیق شهادة فی سبیلک»

                                             روی قبرم بنویسید مسافر بوده .....


>

نوشته شده توسط : شهید گمنام

با شهدا نجوا نمیکنی؟ [ نظر]



سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن